سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کارآفرینی کماندویی برآیند نیاز هر کارآفرین

کارآفرینی کماندویی برآیند

رای خود هدفی تعیین می کند که در طول یک سال حتما کسب و کاری راه بیندازد و از سود آن، خانه ای هم بخرد. به احتمال زیاد، به علل مختلف این اتفاق نمی افتد. شخص ناامید می شود و کلا دست از تلاش برمی دارد. در صورتی که با دید ده ساله منسجم، با به کارگیری عوامل موفقیت، بهبود منظم فرایندها و...

چیزی است که زمان می برد و «ناممکن» چیزی است که کمی بیشتر زمان می برد؛ بنابراین کمی بیشتر تلاش کنید و صبر داشته باشید. ثبات و پایداری، مهم ترین کلیدهای دستیابی به موفقیت هستند. موفقیت، نتیجه انتخاب های کوچک، صحیح و زیرکانهای است که پیوسته و با ثبات در طول زمان تکمیل شده اند. بنابراین موفقیت اتفاقی نیست؛ بلکه از مجموعه ای از فرصتهای پیش بینی پذیر و قدرتمند برمی خیزد که با تصمیم های صحیح و تکرار شونده تان به وجود می آورید. در یک کلام، موفقیت تلنبارشدن امتیازهاست و نگرش کایزن راهی برای تلنبارکردن آنها. آیا مدل یادگیری T اثربخش است؟ در زمان نه چندان دور، پندواندرز والدین و معلمان برای موفقیت در آینده این بود که حوزة تخصصی کاری را انتخاب کنید و در آن بسیار عمیق شوید؛ به طوری که بتوانید از دیگران بهتر باشید تا به این ترتیب، موقعیت کاری خوبی را برای خود تضمین کنید. امروزه و به جز در مواقع بسیار خاص، شاید مانند برخی از رشته ها و گرایش های پزشکی، این توصیه کاملا باطل است.

همان طور که در مباحث مربوط به شناخت محیط کسب وکار هم بیان کردم، ویژگی تخصص گرایی و جزءنگری، ویژگی کلیدی برای موفقیت در پارادایم مدرنیسم است که دنیا بیش از پنجاه سال است از آن گذر کرده. امروزه و در این دنیای پیچیده، اشخاص بدون داشتن تفکر کل نگر نمی توانند حتی در اجرای همان کارهای تخصصی موفق باشند؛ چراکه تمامی عوامل و پدیده ها با روابط متعدد آشکار و پنهان دائما در حال اثرگذاری در یکدیگرند. داشتن تفکر جزءنگر و تخصصی در این زمانه، مانند گیرافتادن در جزیره ای دور و ناتوانی در برقرار کردن ارتباط با دیگران و همچنین سایر حوزه های دانشی و کاری است. به طور کلی، داشتن تخصص صرف دیگر موجب موفقیت نمی شود؛ بلکه مانع آن نیز خواهد بود.

در گذشته نزدیک، الگوی پیشنهادی برای یادگیری، مشابه شکل حرف T انگلیسی بود شخص علاوه بر آنکه در یک حوزه علمی و کاری تخصصی به صورت عمیق وارد می شود (

 

دسته حرف T)، باید در یک سطح وسیع از دانش عمومی نیز بهره مند باشد تا بتواند دائما در معرض ایده های مختلف قرار بگیرد و آنها را وارد فعالیت خود کند.


برنامه ریزی بازاریابی برآیند برای مدیران

برنامه ریزی بازاریابی برآیند

اجرا همچنان که دیدیم، چهار عنصر کلیدی تشکیل دهنده برنامه ریزی بازاریابی شامل کنترل هستند، در مدل فرایند برنامه ریزی بازاریابی (به فصل 3 مراجعه کنید)، مشاهده شد که تحلیل و مراحل برنامه ریزی در اقدامات و اجرا نقش مهمی دارند. هر از برنامه ریزی باید تأثیرگذاری بیشتر اقدامات ما باشد. لذا برنامه ریزی بدون عمل یکی آکادمیک بی حاصل است و برای سازمان هیچ گونه ارزشی ندارد، بنابراین چگونگی اجرایی کردن یک برنامه حائز اهمیت است.

نکته کلیدی در اجرای استراتژی هایی که در فصل های پیش به آنها پرداختیم

توسعه برنامه های عملیاتی، تمرکز و کنترل منابع موجود به منظور حصول اهداف سازمان است. این برنامه ها شامل هماهنگی کارکنان و منابع سازمان برای اجرای وظایف مربوط به فرایند برنامه ریزی هستند، به نحوی که احتمال دستیابی به اهداف سازمان افزایش یابد.

سه موضوع کلیدی در این بحث وجود دارد: 1. هماهنگی با کارکنان و منابع

کارکنان اموری که باید انجام شود را انجام می دهند. این کارکنان هستند که در حقیقت اجرای برنامه ای را به سرانجام می رسانند. آنها علاوه بر اینکه گستره وسیعی از مهارت ها و تواناییها را دارند، درگیر اهداف شخصی خود، اضطراب و تعصبهای خاص خود نیز هستند. مؤثرترین فرایند برنامه ریزی مادامی که نتوانیم کارکنان را کاملا با آن درگیر کرده و اقدامات ضروری برای ارائه برنامه بازاریابی را اتخاذ و اجرا کنیم، بی فایده است. علاوه بر زمان موردنیاز، کسانی که مسئول ارائه برنامه و اجرای آن هستند، اغلب به منابع دیگری که رایج ترین آن بعد مالی است، نیازمندند. البته بودجه های ارتقائی نیز از جمله منابع موردنیاز دیگر است. منابع باید به میزان صحیح و در زمان درست (همچنان که با فرایند برنامه ریزی هدایت شده است) به منظور پشتیبانی از اجرای برنامه در دسترس باشند.

 

نکته آموزشی از چنین تله هایی اجتناب کنید. برنامه ریزی مؤثر بازاریابی بیش از هر چیزی فرایندی کاربردی است، لذا اعطای حس مالکیت به افرادی که باید این برنامه را اجرا کنند، مهم است. این موضوع به اجتناب از معایب و ریسک های بالقوه کمک خواهد کرد


کتاب برنامه ریزی بازاریابی برای هر مدیر

کتاب برنامه ریزی بازاریابی

سیستم اطلاعات بازاریابی رسمی (MKIS) به شکل با سیستم اطلاعات بازاریابی اند زیر تعریف می شود:

 که در آن داده های بازاریابی به طور رسمی و منظم، گردآوری، ذخیره و تجزیه و جلیل می شوند و به مدیریت ارشد، برای رفع نیازهای اطلاعاتی در تصمیم گیری ارائه می شوند».

فرایند سیستم اطلاعات بازاریابی شامل چهار مرحله زیر است: و تعیین اطلاعات موردنیاز

یک سیستم اطلاعات بازاریابی با تعریفی از اطلاعات موردنیاز آغاز می شود، مثلا مدیران برای

کاهش ریسک تصمیم گیری به اطلاعات نیاز دارند. و منابع اطلاعاتی

سیستم اطلاعات بازاریابی، به طیف وسیعی از اطلاعات هم از منابع داخل کسب و کار و هم از منابع خارج از کسب و کار متصل خواهد شد. منابع خارج از کسب و کار می تواند شامل مواردی مانند، بازاریابی هوشمند، تحقیقات ثانویه مربوط به رقبا و تجزیه و تحلیل PEST

نیز تحقیقات ثانویه باشد. و پردازش دادهها 

 

به منظور تهیه اطلاعات) داده ها و اطلاعات، با هم متفاوت هستند. داده ها در واقع حقایق خامی هستند که از منابع مختلف به دست می آیند، اما نمی توانند به مدیریت در کاهش ریسک تصمیم گیری کمکی کنند. سیستم های پیشرفته این قابلیت را دارند که حجم قابل توجهی از داده ها را به اطلاعاتی تبدیل کنند که برای مدیران، دانشی مرتبط با نیازشان تولید کند. بنابراین این اطلاعات که مطابق با نیازهای خاص مدیریت تهیه می شود، می تواند در تصمیم گیری مدیران، نقش مهمی ایفا کند. انتشار اطلاعات اطلاعات ارزشمند، اطلاعاتی هستند که مناسب، قابل فهم، واضح و مختصر باشند. اطلاعات ارزشمند باید به دست استفاده کنندگان برسد. اصولا فلسفه استقرار سیستم اطلاعات بازاریابی، تأمین اطلاعات مناسب موردنیاز برای استفاده کنندگان است.


برنامه ریزی بازاریابی برآیند برای کسب و کار

 

اینکه باید بین تعریف استراتژی و

تاکتیک تمایز وجود داشته باشد، بسیار مهم است.

ما تعریف هر دو واژه را در فرهنگ لغت بررسی کردیم. با توجه به شواهد پژوهشی و بررسی استراتژیهای تبلیغاتی در می یابیم که تصمیم گیری های استراتژیک شامل

تعریف مخاطبان هدف، تنظیم پیام موردنظر و انتخاب رسانه های اصلی برای رسیدن این پیام به مخاطبان هدف است.

تصمیمات تاکتیکی شامل توسعه واقعی پیام تبلیغی و تصمیم گیری در مورد زمان بندی تبلیغات است.


برنامه ریزی بازاریابی


برنامه ریزی بازاریابی

نکته کلیدی در اجرای استراتژی هایی که در فصل های پیش به آنها پرداخت

برنامه های عملیاتی، تمرکز و

کنترل منابع موجود به منظور حصول اهداف سازما. برنامه ها شامل هماهنگی کارکنان و

منابع سازمان برای اجرای وظایف مربوط به فرایند برنا هستند، به نحوی که احتمال دستیابی به اهداف سازمان افزایش یابد.

سه موضوع کلیدی در این بحث وجود دارد: 1- هماهنگی با کارکنان و منابع

کارکنان اموری که باید انجام شود را انجام میدهند. این کارکنان هستند که در حقیقت اجرای برنامه ای را به سرانجام می رسانند. آنها علاوه بر اینکه گستره وسیعی از مهارت ها و توانایی ها را دارند، درگیر اهداف شخصی خود، اضطراب و تعصبهای خاص خود نیز هستند. مؤثرترین فرایند برنامه ریزی مادامی که نتوانیم کارکنان را کاملا با آن درگیر کرده و اقدامات ضروری برای ارائه برنامه بازاریابی را اتخاذ و اجرا کنیم، بی فایده است. علاوه بر زمان موردنیاز، کسانی که مسئول ارائه برنامه و اجرای آن هستند، اغلب به منابع دیگری که رایج ترین آن بعد مالی است، نیازمندند. البته بودجه های ارتقائی نیز از جمله منابع موردنیاز دیگر است. منابع باید به میزان صحیح و در زمان درست ( همچنان که با فرایند برنامه ریزی هدایت شده است)

به منظور پشتیبانی از اجرای برنامه در دسترس باشند.

نکته آموزشی

 

 

از چنین تله هایی اجتناب کنید. برنامه ریزی مؤثر بازاریابی بیش از هر چیزی فرایندی کاربردی است، لذا اعطای حس مالکیت | به افرادی که باید این برنامه را اجرا کنند، مهم است. این موضوع به اجتناب از معایب و ریسکهای بالقوه کمک خواهد کرد.