کتاب کارآفرینی کماندویی برای هر کارآفرین

کتاب کارآفرینی کماندویی

در اینجا به این نتیجه می رسیم که حجم ناشناخته های ما از شناخته هایما است، محیط کسب و کار پیچیده، فضایی است که حجم ناشناخته ها از شناخته ها همچنین شیوه فعالیت در محیط های پیچیده کاملا متفاوت با شیوه فعالیت د شفاف است (اشاره به چارچوب کانوین)

در محیط شفاف، پدیده ها را مشاهده می کنیم و بر اساس شناختی که داریم اما دسته بندی می کنیم و سپس با توجه به تجربیات گذشته، برای هرکدام عملی انجام آنجا که این فعالیت ها قبلا بارها و بارها انجام شده است، انتظار بهترین نتیجه را نیزداری اما در محیط کسب و کار پیچیده، تغییرات و عدم قطعیت های فراوان وجود دارد. بنابرای نه تجربه آن چنانی از قبل در دسترس است و نه زمان چندانی که بتوان به شناخت موضوع اختصاص داد. در نتیجه فرایند کار در این محیط به این صورت است که کارآفرینان ابتدا دست به اقدام محدود می زنند؛ سیس بازخورد می گیرند و بعد در مقیاس بزرگ کار را گسترش می دهند. از آنجا که ممکن است نمونه های موفق قبلی وجود نداشته باشد، در اینجا نمی توان به راحتی انتظار بهترین نتیجه را داشت. شاید در بهترین حالت ها باید به دنبال نتایج قابل قبول بود

 

گفته می شود دانشمندان کسانی هستند که در هر حوزه از دانش، بر لبه آن در حرکت اند به این ترتیب، آنها دائما به دنبال یافتن پاسخ هایی برای سوالات و مسائل ناشناخته و جدیدلده از این رو کارشان گسترش مرزهای دانش است، متناظر با این موضوع و در حوزه بازار و محیط کسب و کار، کارآفرینان نیز کسانی هستند که در لبه بازار حرکت می کنند. آنها به جای دنباله روی از قوانین موجود، به دنبال خلق قوانین جدیدند. آنها به دنبال کشف نیازهای پنهان با کشف راه های جدید برای پاسخ دادن به نیازهای شناخته شده هستند. بنابراین همان طور که کار دانشمندان گسترش مرزهای دانش است، کار کارآفرینان گسترش مرزهای بازار و خلق روندهای جدید است؛ چرا که آنها در فضاهای پیچیده و ناشناخته (لبه دایره دانش و شناخت) حرکت می کنند و می کوشند این محیط را بزرگتر کنند. | نکته دیگر در این باره این است که با گذشته ای نه چندان دور، منظور از دانش، علوم طبیعی، بایه و آزمایشگاهی بود؛ بنابراین جای دانشمندانی که در حال حرکت بر لبه دانش و گسترش مرزهای آن بودند، عملا در اتاق های دربسته و محیطهای ازمایشگاهی بود. اما امروز و به موجب وصعیت محیطی پیچیده و گسترش تصاعدی دانش، بسیاری از علوم نوظهور و جدید مانند علوم رفتاری به جای آنکه از فکر دانشمندان در اتاق های دربسته ایجاد شوند، از رصد کردن روندهای موجود در جامعه انسانی شکل می گیرند. به عبارت دیگر، این علوم، علومی تجربی هستند که تئوری های آنها بانگاه از بیرون به درون و با قاعدہ مند و چارچوب مدارکردن تجربه ها و رفتارها شکل می گیرد.